توریسم درشهر ری - فصل سوم  

فصل سوم

3-7- فضاهاو موقعيت هاي داراي پتانسيل ايجاد فضاهاي جمعي

شهرري با استقرار انواع آثار ارزشمند تاريخي و همچنين وجود چشم انداز و فضاهاي باز، از ظرفيت بالقوه بالايي براي ايجاد فضاهاي جمعي، تفريحي و توريستي برخوردار مي باشد.

از يك طرف با احداث و راه اندازي مجموعه فرهنگي تاريخي برج طغرل در كنار گورستان ابن بابويه جاذبيت زيادي در شرق شهرري ايجاد خواهد گرديد و از طرف ديگر آثاري چون چشمه علي، تپه رشكان، كارخانه سيمان ري و گورستانهاي زيرين و زبرين با در بر داشتن برجهاي متعدد تاريخي در كنار كوه بي بي شهربانو و چشم اندازهاي بسيار جاذب همجوار آن، تماماً در شرق شهرري قرار دارند كه در حال حاضر نيز بلا استفاده بوده و مجموعاً از بيشترين پتانسيل جهت ارتقاء كيفيت محيط شهري در اين بخش از شهرري برخوردار مي باشند. بطور خلاصه شهرري ضمن برخورداري از فضاها و محورهاي جمعي بسيار فعال در وضع موجود داراي مكانها و موقعيتهاي ويژه اي است كه در حال حاضر مورد استفاده قرار نگرفته اما از ظرفيت هاي بسيار بالايي جهت توسعه محيط شهري در اين منطقه و حتي در مقياس حوزه جنوب و شهر تهران برخوردار مي باشد.

فضاها و محورهاي جمعي موجود و اصلي در سطح منطقه 20 به شرح زير مي باشند:

1- مجموعه حرم حضرت عبدالعظيم (ع)

2- راسته هاي فعال تجاري منتهي به حرم و ميدان شهرري

3- بلوار آرامگاه

4- تپه و نهر چشمه علي

5- مقبره شيخ صدوق ( گورستان ابن بابويه)

6- مقبره امامزاده عبدا

7- مجموعه تاريخي فرهنگي برج طغرل

8- تپه رشكان

9- كارخانه سيمان ري

10- گورستانهاي‌زيرين وزبرين دركناركوه‌بي‌بي‌شهربانووچشم اندازهاي شرق شهرري

11- محورهاي تجاري و فضاهاي سبزمحدوده ميدان دولت آباد

12- شهربازي ( ابتداي خيابان غيبي)

13- محور اصلي كوي سيزده آبان

14- پارك سه دختران ( در شرق حرم)

8- بررسي سيماي شهري: [1]

منطقه 20 با توجه سيماي به عناصر تاريخي متعدد و مذهبي بسيار با ارزش موجود داراي پتانسيل هاي زيادي جهت ارتقاء كيفيت هاي محيط شهري مي باشد و از اين رو هر گونه مطالعه ، بررسي و تصميم گيري در سطح منطقه 20 بدون توجه به وجه تاريخي،مذهبي آن امكان پذير نيست و هماهنگونه كه در مطالعات تاريخي نيز به تفصيل بيان گرديد محور اصلي استخوانبندي شهرري كه حرم حضرت عبدالعظيم (ع) در جنوب را به عناصر متعدد تاريخي در شرق منطقه ارتباط مي دهد از نقش و جايگاه ويژه اي در پيكره منطقه 20 برخوردار مي باشد از طرف ديگر جاده آرامگاه كه دسترسي غربي حرم را تأمين مي نمايد با توجه به فضاهاي مشجر حاشيه اي آن و همچنين برخورداري از ديد بسيار باز و زيبا به مجموعه حرم از غرب، ويژگي ممتازي را در اين خيابان ايجاد نموده است. با توجه به مقدمه فوق سيماي فوق سيماي شهري منطقه در زمينه هاي به شرح زير مورد بررسي قرار خواهد گرفت.

1- چشم اندازها و مناظر طبيعي

 2- ويژگيهاي بصري بافت شهري

 3- نشانه هاي بصري و منظر خيابانهاي منتخب

 4- سيماي شبانه منطقه

 5- بافتهاي مسئله دار و فرسوده

6-  وضعيت عمومي اثاثيه شهري

 7- جمع بندي مطالعات

1-8- چشم اندازها و مناظر طبيعي

يكي از ويژگيهاي منحصر به فرد منطقه 20 در مقايسه با ساير مناطق برخورداري از فضاهاي باز، زراعي و سبز قابل توجه در داخل و حاشيه منطقه مي باشد. وجود اينگونه اراضي، سيما و كيفيت خاصي را در گوشه و كنار منطقه ايجاد نموده و مناظر زيبا و فضاها و چشم اندازهاي باز مطلوبي را بوجود آورده است در عين حال پاركها و فضاهاي سبز و باغات متعدد و همچنين بلوار ها و خيابانهاي مشجر نيز در اين منطقه كاملاً مشهود مي باشد.

علاوه بر موارد فوق وجود كوه بي بي شهربانو و در كنار آن تپه رشكان و فضاهاي سبز واقع در دامنه كوه چشم انداز بسيار زيبايي را ايجاد نموده اند كه كوه بي بي شهربانو در اين ميان جلوه اي خاص داشته و از نقاط مختلف منطقه 20 و حتي مناطق جنوبي تهران چشم انداز زيبايي را بوجود آورده است.

2-8- ويژگيهاي بافت بصري شهري:

در طي سالهاي اخير سطح قابل توجهي از منطقه زير ساخت و سازهاي جديد مسكوني قرار گرفته كه در اين ميان فعاليت انبوه سازيهاي مسكن كاملاً مشهود و چشمگير بوده است و به صورت پراكنده در نقاط مختلف اجرا و عمدتاً مورد بهره برداري اقشار كم درآمد قرار گرفته است. تعداد طبقات آنها اكثراً 4 تا 6 طبقه بوده اما بعضاساختمانهاي با طبقات بيشترنيز در ميان آنها مشاهده مي گردد.

يكي از دلايل اصلي گرايش به اين گونه ساخت و ساز در منطقه 20 وجود قطعات بزرگ و اراضي زراعي ( و نسبتاً ارزان) مي باشد كه سازندگان و انبوه سازان را به اين منطقه سوق داده است.

نكته حائز اهميت آن است كه مكانيابي خاصي جهت استقرار مجتمع ها و آپارتمانهاي مرتفع در سطح منطقه 20 وجود نداشته و صرفاً گرايش هاي اقتصادي اينگونه ساخت و سازها را هدايت نموده است. از طرف ديگر به موازات انبوه سازيهاي مسكوني، گرايش به مجتمع هاي بزرگ تجاري و اداري نيز در ميدان شهرري، سه راه ورامين، ميدان و كوي دولت آباد و خيابان آرامگاه نيز رو به افزايش است. در مجموع منطقه 20 عمدتاً داراي ساختمانهاي 2 و 3 طبقه بوده كه انبوه سازي هاي جديد در اين منطقه، چهره متمايزي را در آن ايجاد نموده است.

3-8- نشانه هاي بصري و منظر خيابانهاي منتخب:

با توجه به سابقه تاريخي ، كاركرد فعلي و منظر شهري، خيابانهاي فدائيان اسلام، جاده آرامگاه خيابان صفائيه و 24 متري رازي از جايگاه خاصي برخوردار مي باشند.

خيابانهاي فدائيان اسلام، حرم حضرت عبدالعظيم (ع) را از طريق شهرري به ميدان شوش و مركز تهران مربوط ساخته و در واقع بخشي از استخوانبندي اصلي تهران را نيز تشكيل مي دهد . بخش شمالي اين خيابان بواسطه استقرار انواع واحدهاي صنعتي و كارگاهي داراي قطعات بزرگ و ساختمانهايي با ارتفاع كوتاه بوده كه ديوارهاي طولاني كارگاههاي مذكور چهره اي خاص به اين قسمت از خيابان فدائيان اسلام داده است. در بخش جنوبي آن و نزديك سه راه ورامين و ميدان شهرري بتدريج كاربريهاي شهري، اداري و تجاري شكل گرفته و فعاليت بيشتري در اين قسمت وجود دارد.

در ادامه ويژگيهاي قابل اشاره در خيابانهاي اصلي منطقه به شرح زير مي باشد:

1- خيابان صفائيه : ديد به تپه رشكان از ميدان صفائيه منظر بسيار مناسبي را ايجاد نموده است، ابتداي خيابان صفائيه با پر كردن كانال سابقه سرخه حصار و تعريض خيابان داراي گشايش مطلوبي گرديده و با توجه به كم بودن عمق بافت موجود و همچنين كوتاه بودن جداره شرقي خيابان، امكان برقراري ارتباط فعالتر و پوياتر اين خيابان با بخشهاي تاريخي و چشم اندازهاي شرق شهرري كاملاً امكان پذير مي باشد.

 2- خيابان ورامين: با توجه به ارتباط فعال ورامين با تهران كه از طريق اين خيابان صورت پذيرفته و سه راهي كه به همين نام معروف است سه راه ورامين موقعيت و جايگاه خاصي براي خيابان ورامين در طول زمان ايجاد کرده است و استقرار امامزاده عبدالله (ع) ( سه راه ورامين) كارخانه آرد و يخ سازي و واحدهاي فعال تجاري در سه راه ورامين و ابتداي اين خيابان گوياي اهميت آن مي باشد.

3-  خيابان آرامگاه: اين خيابان كه ارتباط حرم را از طريق بلوار شهيد رجايي با تهران برقرار مي سازد داراي ديد و منظر بسيار مناسبي بوده و ضمن برخورداري از پارك خطي و گشايش مطلوب، حرم حضرت عبدالعظيم (ع) نيز در ديد محوري آن قرار داشته و در مجموع يك محوربسيار قوي شهري را تشكيل داده است. از طرف ديگر لبه ها و محورهاي شاخص منطقه به لحاظ فيزيكي ترافيكي به شرح زير قابل اشاره مي باشد:

4- بزرگراه آزادگان يا كمربندي تهران: از شمال منطقه عبور نموده و منطقه 20 را از مناطق 16 و 15 كاملاً جدا نموده است.

5- بزرگراه بهشت زهرا: از غرب منطقه عبور نموده و حد غربي را كاملاً تعريف نموده است.

6- بلوار شهيد رجايي و خط مترو: به عنوان لبه هايي قوي، از محدوده غربي منطقه عبور نموده و در اين قسمت ، منطقه را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم نموده است.

4-8- سيماي شبانه منطقه:

با توجه به مطالعات فضاهاي جمعي، خيابانهاي مهم و منتخب و با توجه به مشاهدات ميداني، محورها و مراكز اصلي و فعال منطقه، در شب نيز فعال بوده و داراي منظر و سيمايي متفاوت از ساير نقاط منطقه مي باشند.

حرم حضرت عبدالعظيم (ع) با توجه به جنبه مذهبي و مقدس آن، و با نورپردازيهاي زياد، در شب سيمايي كاملاً شاخص و نمايان دارد. همچنين بازارچه سنتي ، راسته هاي تجاري منتهي به حرم ميدان شهررري، خيابان فدائيان اسلام و سه راه ورامين نيز با وجود مغازه ها ، فروشگاه ها و مراكز تجاري بزرگ داراي سيمايي پرنور و رنگارنگ مي باشند. سير مراكز و محورها در منطقه چون، ميدان و خيابان دولت آباد، ميدان صفائيه ، خيابان 24 متري با شدتي كمتر از محدوده اطراف حرم، داراي سيماي شبانه اي نسبتاً زنده و فعال مي باشند.

5-8- بافتهاي مسئله دار و فرسوده:

يكي از مسائل مهم حوزه جنوبي شهر تهران وجود نواحي فرسوده و قديمي بوده و منطقه 20 نيز از اين قاعده مستثني نيست. خصوصاً اينكه پايگاههاي اوليه ورود صنعت به ايران با احداث كارخانه سيمان ري و بدنبال آن كارخانه هاي متعدد ديگر در شمال شرقي شهرري شكل گرفت و از آن پس مسائل و مشكلات مختلفي به منطقه 20 تحميل گرديد.

از يك طرف شكل گيري بافتهاي مسكوني جهت اسكان كارگران صنايع مذكور و از طرف ديگر رشد روز افزون مسكن حاشيه اي به دليل افزايش روز افزون مهاجرت روستائيان به تهران و شهرري، بافتهاي نامناسب و مسئله داري را ايجاد نمود كه عمدتاً داراي سيمايي نامتجانس، بد منظره و بعضاً نا امن مي باشند نقشه شماره 8 محدوده بافتهاي مسئله دار منطقه 20 را نشان مي دهد. اينگونه بافت ها را در گروه بندي زير مورد مطالعه قرار خواهيم داد.

الف- بافت صنعتي فرسوده

ب- بافت فرسوده مسكوني و صنعتي

ج- بافت فرسوده با عناصر تاريخي و با ارزش

د- بافت مسكوني مسئله دار

الف- بافت صنعتي فرسوده :

در شمال شهرري و در طرفين خيابان فدائيان اسلام بافتي نسبتاً يكپارچه با كاربري هاي صنعتي، كارگاهي و انبارداري شكل گرفته كه كارخانه هايي همچون چيت ري، چيت ممتاز ، چرمسازي زوك در ميان آنها قرار دارند.

خصوصيات بافت فرسوده صنعتي به شرح زير قابل اشاره مي باشد:

1- يكپارچه بودن بافت صنعتي كارگاهي و عدم تداخل با كاربريهاي مسكوني

2- فرسودگي شديد كارخانه ها و كارگاه ها و تنزل شديد سيماي شهري

3- بزرگ بودن قطعات و پائين بودن سطح اشتغال ساختمانها

4- متروكه بودن تعداد قابل توجهي از قطعات ساختمانها

ب- بافت فرسودگي مسكوني و صنعتي :

همانطور كه بيان گرديد با راه اندازي كارخانه ها و صنايع منطقه 20 بافتهاي مسكوني در حاشيه آنها جهت اسكان كارگران پديد آمد كه ضمن اختلاط نسبي با صنايع همجوار داراي سيماي نامطلوب شهري بوده و دچار مسائل و مشكلات مختلف كالبدي و زيست محيطي نيز مي باشند.

ج- بافتهاي مسئله دار با عناصر تاريخي و با ارزش :

هر چند منطقه 20 داراي عناصر بسيار ارزشمندي چون حرم حضرت عبدالعظيم (ع)، تپه و نهر چشمه علي، برج طغرل و ابن بابويه و مي باشد ليكن موقعيت جنوبي شهرري و حاشيه اي بودن آن باعث گرديده تا در حاشيه اماكن فوق بافتهايي فرسوده شكل گيرد. در محدوده حرم حضرت عبدالعظيم (ع) بافت مسكوني يا كالبدي اركانيك شكل گرفته كه داراي قدمت زيادي مي باشد. كوچه هاي باريك و پر پيچ و خم و عدم امكان دسترسي سواره به تدريج باعث اسكان اقشار كم درآمد در اين محدوده گرديده و بسياري از واحدها نيز خالي از سكنه و متروكه شده است.

از طرف ديگر محدوده شرق شهر ري با وجود آثار با ارزش تاريخي در معرض رشد بي رويه مسكن ناهنجار و حاشيه اي بوده كه عمدتاً در طي دهه هاي اخير شكل گرفته و سيماي نامطلوبي را ايجاد نموده است،كه نتيجه آن مهجور ماندن و حتي متروكه شدن آثار تاريخي ارزشمند واقع در اين بخش از شهر ري بوده است.

د- بافت مسكوني فرسوده :

در غرب محدوده صنايع شمال منطقه 20 كوي جوانمرد قصاب قرار دارد كه خصوصيات اين بافت نيز مشابه بافت مسكوني حاشيه صنايع بوده، اما به لحاظ برخورداري از سطح قابل توجه و عدم تداخل آن با كاربري صنعتي به صورت جداگانه معرفي گشته است.

6-8- وضعيت عمومي اثاثيه شهري در منطقه 20

با توجه به مشاهدات ميداني و بررسيهاي بعمل آمده اثاثيه شهري موجود در منطقه عمدتاً در محدوده محورها و مراكز اصلي از فراواني بيشتري برخوردار مي باشد از جمله در محدوده حرم حضرت عبدالعظيم (ع) خيابان شمالي حرم، ميدان شهرري، حيابان فدائيان اسلام، سه راه ورامين و خيابان آرامگاه، اثاثيه شهري بيشتر به چشم مي خورد.

اينگونه اثاثيه شهري در سطح منطقه 20 عمدتاً عبارتند از:

1- ايستگاههاي اتوبوس

2- علائم و تابلوهاي كوچك و بزرگ ترافيكي

3- تابلوها و بيلبوردهاي تبليغاتي

4- تيرهاي روشنايي

5- دكه هاي روزنامه و بليط اتوبوس

6- نيمكت ها ، ميزها و

7- باجه هاي تلفن

از نكات قابل ذكر آنست كه هماهنگي، تناسب و مكانيابي مناسبي در ارتباط با اثاثيه شهري به چشم نخورده و بعضاً داراي نوعي اغتشاش نيز مي باشند و مهمترين علت آن نيز عدم وجود طرح و برنامه اي مشخص و بدنبال آن عدم هماهنگي لازم ما بين ادارات و ارگانهاي مسئول اثاثيه شهري، قابل اشاره خواهد بود.

اما در اين ميان، خيابان آرامگاه وخيابان شمالي حرم، داراي وضعيت مناسب تري مي‌باشند. در خيابان آرامگاه با توجه به عرض زياد و وجود پارك خطي در طرفين آن، تمهيدات مناسبي در نظر گرفته شده است از جمله پيش بيني سرويس بهداشتي عمومي با ظاهري مناسب و همچنين پيش بيني محوطه هاي بازي كودكان، محوطه سازي با محلهايي براي نشستن و استراحت، آبنما و غيره قابل ذكر مي باشد.

7- 10- ارزيابي سيماي شهري منطقه

با توجه به مطالعاتي كه از زواياي گوناگون در خصوص سيماي شهري منطقه بعمل آمده مي توان بيان داشت كه عليرغم وجود مراكز و عناصر شاخص تاريخي، مذهبي و طبيعي در اين منطقه، سيماي شهري از وضعيت مطلوبي برخوردار نمي باشد.

بهم ريختگي و اغتشاش در احجام و نماها، خصوصاً در بافت هاي صنعتي و كاربريهاي مسكوني اطراف آنها، كاملاً مشهود بوده و همراه با اراضي متروكه و مخروبه و بلا تكليف ، بافتي با سيماي ناهمگون و بد منظره را ايجاد كرده اند. اما در عين حال محدوده هايي در منطقه وجود دارد كه سيما و منظري دل پذير و زيبا را بوجود آورده است، از جمله چشم اندازهاي شرق و جنوب آن، همچنين خيابان آرامگاه و مجموعه حرم حضرت عبدالعظيم (ع) كه داراي ديد و منظر زيبا و مناسبي مي باشند.

از طرف ديگر محدوده اطراف حرم حضرت عبدالعظيم (ع) با بافت ارگانيك و بهم پيوسته نشانگر گونه اي از شهرسازي سنتي با اجزاء وعناصر مربوط به خود بوده و هويتي خاص را به وجود آورده است. با دور شدن از اين محدوده بافتهاي معاصر و شطرنجي خودنمايي كرده كه عمدتاً هويت خاصي نداشته و از كيفيت هاي محيطي و كالبدي مطلوب نيز بي بهره مي باشند. در اين ميان محدوده كوي دولت آباد و سيزده آبان با بافتي شطرنجي كه قبل از انقلاب طراحي و اجرا شده اند گونه اي از شهرسازي خاص آن دوره را نشان مي دهد كه با ميادين و واحدهاي همسايگي كوچك و بزرگ و همچنين مراكز محله، داراي خوانايي وهويت نسبي مي باشند.

در يك جمع بندي كلي مي توان گفت:

در سالهاي اخير جهانگردي از جهت اقتصادي و منبع درآمد توجه كشورهاي زيادي را به خود جلب كرده است و پيش بيني مي شود در سالهاي آتي صنعت توريسم از فعالترين و درآمد زاترين صنايع جهان باشد و به سودآورترين تجارت هاي جهاني مبدل شود. جهانگردي با توجه به اشتغال زايي و بالا بردن سطح درآمد جامعه با ايجاد امكانات زندگي براي مردم بومي باعث ارتقاء سطح زندگي آنها از لحاظ علمي و بهداشتي و اجتماعي نيز مي گردد. شهرري نيز با توجه به موقعيت خوب خود از سه جنبه مي تواند نقش مؤثري در جذب توريسم داشته باشد.

1- موقعيت اين منطقه در ارتباط با نزديكي با شهر تهران به عنوان مركز قدرت سياسي و اداري

 2- همجواري با مرقد حضرت امام خميني (ره) و مرقد حضرت عبدالعظيم (ع) و ساير اماكن زيارتي ديگر.

3- قدمت خود شهرري ( كه به 6 هزار سال قبل از ميلاد مسيح بر مي گردد) و آثار باستاني و تاريخي ولي آنچه كه بيشتر براي يك جهانگرد مورد توجه است وجود امكانات اسكان و رفاهي مي باشدكه در اين مورد بسيار ضعيف عمل شده و خود اين سبب شده عليرغم دارا بودن بيشترين اماكن مذهبي و توريستي و تاريخي ( در اين شهر) كمترين درآمد را از اين صنعت بدست بياورد.صنعتي كه تا سال 2010 بيشترين درآمد را به خود اختصاص خواهد داد.

 

معرفي محل مورد نظر براي طراحي

استانداردهاوفرايندطراحي هتل

توریسم درشهر ری - فصل دوم  

فصل دوم

6- بررسي و تحليل استخوانبندي و سازمان فضايي منطقه 20

1-8- محور اصلي استخوانبندي

بر اساس مطالعات تاريخي و همچنين بررسي كاربريهاي وضع موجود و مشاهدات ميداني محور اصلي استخوان بندي شهرري به شرح زير قابل تشخيص و تعيين است.

بخش جنوبي شهرري (اطراف حرم) و همچنين محدوده شمال شرقي آن ( طرفين ابن بابويه) به ترتيب قديمي ترين بناهاي شهرري را در خود جاي داده اند و بقيه قسمتهاي بافت را ساخت و سازهاي جديدتر تشكيل داده اند با توجه به نحوه توزيع كاربري هاي اصلي شهري، موقعيت استقرار عناصر تاريخي و ارزش ، و بسياري عوامل ديگر در پيكره بافت شهرري محوري قابل تشخيص است كه نقش استخوانبندي و ستون فقرات اصلي شهر را ايفا مي نمايد.

عوامل مهم در تشخيص اين استخوان بندي به شرح ذيل مي باشد:

1- موقعيت محور اصلي و فعال شهري

2- نحوه قرار گيري آثار تاريخي

3- توزيع كاربري هاي اصلي شهري

4- موقعيت مراكز اصلي مذهبي

 نحوه قرار گيري مراكز تفريحي و اوقات فراغت

منتهي اليه شمالي اين محور كه ميدان صفائيه امروزي است، مكان يكي از دروازه هاي اصلي ري باستان به نام دروازه رشكان بود، و دروازه باطان ( اكباتان محل ورود راه ابريشم به ري باستان) در منتهي اليه جنوبي اين محور و در محل كنوني ميدان شهرري قرار داشته است. در طول اين محور به ترتيب از جانب شمال، دژ رشكان، چشمه علي، ابن بابويه، برج طغرل، امامزاده عبدالله قرار دارند.

كارخانه سيمان ري كه اولين كارخانه سيمان ايران بوده است، نيز در منتهي اليه شمالي همين محور واقع شده همچنين بسياري ديگر از كاربريهاي جديد نظير بيمارستان فيروزآبادي ، مراكز تجاري اصلي شهر، و ساختمان هاي اداري نيز در همين محور ايجاد شده اند كه در دوره هاي تاريخي پيشين راسته مذكور به نام بازار نرمه معروف بوده است. در منتهي اليه همين محور بازار سرپوشيده و موجود شهرري قرار دارد كه به مجموعه آستان حضرت عبدالعظيم (ع)، امام زاده طاهر (ع) و امام زاه حمزه (ع) ختم مي‌شود.

بلوار دسترسي غربي مجموعه آستانه مطهر ( بلوار آرامگاه سابق) نيز كه بيش از چند دهه از قدمت آن نمي گذرد، بدليل فضاي شهري مطلوب بهمراه دسترسي مناسب و قرار گيري كاربري هاي اداري و شهري از اهميت بسياري برخوردار است.

با توجه به نحوه استقرار مراكز مذهبي، فرهنگي و تاريخي در محور استخوانبندي شهرري، دو بخش عمده در اين محور قابل تفكيك مي باشند، الف- شاخه شمالي كه از حاشيه كوه صفائيه (طبرك) آغاز شده و تا حرم حضرت عبدالعظيم ادامه دارد. ب- شاخه غربي كه از حرم تا جاده شهيد رجايي امتداد مي يابد ( جاده آرامگاه )

2-6- بررسي و تحليل سازمان فضايي منطقه 20: [1]

با توجه به محور اصلي استخوانبندي شهرري و كاربريهاي مهم و مرتبط با آن، مطالعات سازمان فضايي در موضوعاتي به شرح زير مورد بررسي قرار مي گيرد.

1- محورها و مراكز اصلي منطقه:

2- تيپولوژي بافتهاي موجود:

1-2-6- محورها و مراكز اصلي منطقه

با توجه به مطالعات تاريخي و مطالعات كاربري اراضي ، كانونها و مراكز اصلي منطقه كه نقش ويژه اي در استخوان بندي منطقه بعهده دارند در دو گروه عمده به شرح زير تقسيم مي شوند.

الف- كانونهاي مرتبط با محور اصلي استخوانبندي تاريخي شهرري

1- مجموعه حرم مطهر حضرت عبدالعظيم (ع) و بازارچه سرپوشيده شمالي آن

 2- راسته هاي تجاري منتهي به ميدان شهرري

 3- خيابان آرامگاه 

 4- بيمارستان فيروزآبادي

5-  امامزاده عبدا

5-  سه راه ورامين

7- برج طغرل

8- ابن بابويه

 9- چشمه علي

10- تپه رشكان

11- ميدان صفائيه

ب- ساير مراكز اصلي منطقه 20:

1- حوزه كارگاهي و صنعتي شمال منطقه مرتبط با خيابان فدائيان اسلام

2-  حوزه كارگاهي و صنعتي غرب منطقه - مرتبط با خيابان شهيد رجايي

 3- حوزه كارگاهي و صنعتي جنوب شرقي منطقه - مرتبط با جاده ورامين

از طرف ديگر خيابان هاي فدائيان اسلام و بلوار شهيد رجايي از محورها و لبه هاي اصلي منطقه بوده و در واقع كانونهاي فوق الذكر را به يكديگر و به ساختار اصلي تهران مربوط مي سازد. علاوه بر آن وجود خط مترو و خط آهن سراسري در كنار بلوار شهيد رجايي، ارتباط كوي سيزده آبان و كارگاههاي غرب شهر ري را با بخشهاي مركزي ضعيف نموده و بعنوان لبه اي بسيار قوي و جدا كننده عمل مي نمايد.

نكته حائز اهميت در ارتباط با معابر اصلي منطقه، بزرگراه آزادگان در شمال و بزرگراه بهشت زهرا(س) در غرب منطقه بوده كه در واقع مرزهاي شمالي و غربي منطقه را تعريف نموده و كاملاً آنرا از همجوار جدا ساخته است. شرق منطقه نيز مسيل عريض سرخه حصار حد شرقي منطقه را مشخص نموده است. نقشه شماره 5 سازمان فضايي منطقه را نشان مي دهد.

2-2-6- تيپولوژي بافتهاي موجود

قديمي ترين بخش موجود در شهرري در بافت سنتي و ارگانيك واقع در حاشيه حرم حضرت عبدالعظيم (ع) مي باشدکه در طي ساليان متمادي شكل گرفته و داراي كوچه هاي كم عرض و پر پيچ و خم با ساختمانهاي عمدتاً فرسوده مي باشد. اين بافت در حال حاضر دچار تغييرات زيادي در زمينه تعريض معابر و نوسازيهاي جديد شده است.

بافت قديمي ري: بخشهايي كه در جنوب بلوار بسيج ( سيمان) و عمدتاً در حاشيه خيابانهاي فدائيان اسلام، جاده سوم، صفائيه و سه راه ورامين و ميدان شهرري واقع شده اند طي چند دهه گذشته شكل گرفته و داراي شبكه هاي شطرنجي تر مي باشند و جزء محله هاي قديمي شهرري به شمار مي روند.

بافت هاي طراحي شده: كوي سيزده آبان در غرب بلوار شهيد رجايي و شهرك دولت آباد در شمال شرقي شهرري كه سطوح قابل توجهي از منطقه را در بر گرفته اند قبل از انقلاب جهت اسكان اقشاري خاص طراحي و ساخته شده اند و داراي شبكه هاي شطرنجي و ميدانچه هايي كوچك با شكل و فرم خاص مي باشند.

بافت هاي حاشيه اي: منطقه 20 جنوبي ترين منطقه تهران بوده و توسط حريم تهران احاطه شده است. لذا در مقاطعي خاص و عمدتاً در ارتباط با استقرار كارگاهها وكارخانجات مختلف در منطقه، در حاشيه آنها خانه هاي مسكوني با خصوصيات مسكن حاشيه اي شكل گرفته است. از جمله مي توان به كوي جوانمرد قصاب، صالح آباد شرقي و غربي و شهرك علائين (شرق قلعه گبري) اشاره نمود.

حوزه هاي صنعتي و انبارداري: همانطور كه اشاره شد در طول دهه هاي گذشته سطوح عمده اي از منطقه به كارخانه ها، كارگاها، انبارها اختصاص داده شده كه بيشترين تجمع كاربريهاي فوق را مي توان در شمال منطقه و در حاشيه خيابان فدائيان اسلام و در حاشيه جاده ورامين و جاده شهيد رجايي مشاهده نمود.

جمع بندي سازمان فضايي منطقه:

سابقه كهن تاريخي و استقرار حرم حضرت عبدالعظيم (ع) در پيكره اصلي شهرري نوعي هويت، انسجام و خوانايي را به وجود آورده است. همانطور كه بيان گرديد محور اصلي استخوانبندي شهرري كه ميدان صفائيه ( دروازه رشكان) را از طريق سه راه ورامين و ميدان شهرري به حرم حضرت عبدالعظيم (ع) مربوط مي سازد فقرات اصلي منطقه را تشكيل داده و با برخورداري از قابليت ها و پتانسيل هاي زياد، در واقع ساختار اصلي كالبدي منطقه را بوجود آورده است.

بافت سنتي و ارگانيك اطراف حرم، همراه با بافت محدوده بلوار آرامگاه، ميدان شهرري، سه راه ورامين و در مجموع محدوده داخل كمربندي شهرري، از هويت و انسجام كالبدي بيشتري برخوردار بوده و در واقع محدوده اصلي شهرري را تشكيل مي‌دهند.

بافتهاي طراحي شده سيزده آبان و دولت آباد نيز با ويژگي هاي شهرسازي معاصر، داراي پيوستگي و خوانايي خاص خود مي باشند. ساير قسمتهاي شهرري از جمله كوي جوانمرد قصاب حوزه هاي صنعتي و كارگاههاي واقع در شمال، جنوب و جنوب شرقي منطقه عمدتاً داراي گسستگي و عدم انسجام لازم بوده و هر كدام با مسائل و مشكلات بافتهاي مسئله دار روبرو مي باشند

7- بررسي فضاهاي جمعي منطقه [2]

 يكي ديگر از ويژگيهاي حائز اهميت شهرري وجود انواع فضاهاي جمعي و محورهاي فعال در بخشهاي مختلف آن مي باشد، كه در دو گروه زير قابل دسته بندي مي باشند.

1- محورها و فضاهاي جمعي موجود

2-  فضاها و موقعيت هاي داراي پتانسيل فضاهاي جمعي

1-7-محورها و فضاهاي جمعي موجود

وجود مجموعه حرم حضرت عبدالعظيم (ع) ، امامزاده عبدالله (ع) و ابن بابويه در شهرري، كانونهاي بسيار فعالي را در طول زمان ايجاد نموده است كه در ارتباط با آنها محورها و فضاهاي جمعي و فعال شهري نيز شكل گرفته است كه عمدتاً در مقياس هاي منطقه اي و فرا منطقه عمل مي نمايند و از آن ميان مي توان به بازارچه سرپوشيده، راسته هاي تجاري منتهي به ميدان شهرري و بلوار آرامگاه اشاره نمود. از طرف ديگر فضاهاي جمعي ديگر نيز با قياس محلي در نقاط محتلف منطقه 20 وجود دارد كه عمدتاً مورد استفاده اهالي محلات همجوار آنها قرار مي گيرد مانند چشمه علي، مراكز خريد و فضاهاي سبز محدوده ميدان دولت آباد و محور اصلي كوي سيزده آبان .

با توجه به وجود بقاع متبركه امامزاده حمزه و امامزاده طاهر در كنار مقبره مطهر حضرت عبدالعظيم (ع) ، هويت غالب اين مجموعه كاملاً مذهبي بوده و همانند ساير كانونهاي مذهبي كشور در طول زمان و با مراجعه روزافزون زوار روبرو بوداست.عين حال با وجود بازار سرپوشيده سنتي و راسته هاي تجاري شمال حرم، جنبه تفريحي اين مجموعه نيز بسيار قوي بوده است. از طرف ديگر براي روشن شدن وضعيت اجتماعي زوار، برخي از نتايج آمارگيري نمونه اي زوار حرم حضرت عبدالعظيم (ع) در سال 1373 به صورت اختصار به شرح زير ارائه مي گردد.

· 1/64 درصد از زائرين ساكن شهر تهران بوده و فقط7/1 درصد از زائرين ساكن ساير شهرستانهاي ايران ( بجز شهرستان تهران) مي باشند.

· در سال1373(ه.ش) حدود 4/2 ميليون زائر ( روزانه 6600 نفر) از ساير مناطق شهر تهران به زيارت حرم حضرت عبدالعظيم (ع) مي روند.

·  تعداد زائرين خارجي حرم مطهر در سال برابر 78.000 نفر و در روز به طور متوسط برابر 214 نفر است.

·  زائرين بطور متوسط در گروههاي 3 و4 نفره به زيارت حرم مي روند.

·  27 درصد از زائرين جز زيارت از حرم، قصد ديگري از قبيل خريد و فروش  نيز دارند و فقط 15 درصد از زوار به امامزاده عبدالله و ابن بابويه مي روند.

·  تنها 2/0% از زوار به ديدن آثار تاريخي شهرري مي روند.

 

جدول زير توزيع زائرين حرم مطهر حضرت عبدالعظيم (ع) را بر اساس مبدأ زائرين نشان مي دهد:

جدول توزيع زائرين حرم مطهر حضرت عبدالعظيم (ع) بر اساس مبدأ زائرين (سال 1373)

مبدأ زائر

فراواني درصد

ساكن شهرري

9/26

شهر تهران

2/37

روستاهاي اطراف شهر تهران

8/3

نقاط شهري شهرستان ري

1/13

نقاط روستايي و ساير شهرستانها

7/1

نقاط شهري ساير شهرستانها

1/16

ساير كشورها

2/1

جمع كل

100

در مجموع حرم مطهر حضرت عبدالعظيم (ع) با وجود بقاع متبركه، برخورداري ازنشانه هاي كالبدي بسيار قوي و صحن هاي متعدد مرتبط با مجموعه حرم، موقعيت بسيار ويژه و ممتازي براي منطقه 20 و جنوب تهران ايجاد نموده است و از جمله اماكني است كه در ياد و خاطره اكثر مردم جايگاه ويژه دارد و ساير فضاهاي جمعي موجود عمدتاً مورد استفاده اهالي منطقه 20 و مناطق همجوار قرار مي گيرد و همانطور كه در آمارگيري زوار حرم اشاره گرديد ساير اماكن تاريخي و جمعي، چندان مورد بازديد و استفاده قرار ندارد.

2-7- موانع عملكرد فضاهاي جمعي

مجموعه حرم با توجه به استقلال از دستگاههاي دولتي، داراي برنامه توسعه كالبدي بوده و بخش اصلي آن نيز اجرا شده است بطوريكه در سالهاي اخير، شرق و جنوب مجموعه حرم توسعه قابل ملاحظه اي داشته است و معذالك عدم وجود سيستم حمل و نقل سواره و پياده مناسب، كمبود ترمينال و پاركينگ و مراكز اقامتي مناسب و همچنين بافت فرسوده اطراف حرم، از جمله مسائل و مشكلات اصلي محدوده حرم به شماره مي رود. ساير فضاهاي جمعي و بالاخص اماكن تاريخي موجود در شهرري مورد توجه نبوده و نه تنها طرح و برنامه قابل توجهي جهت حفظ و احيا اماكن تاريخي وجود نداشته بلكه استقرار بافتهاي فرسوده مسكوني و صنايع و كارگاههاي آلوده و مزاحم نيز در اطراف فضاها و مراكز فوق موانع عمده اي را در جهت موفقيت عملكرد آنان ايجاد نموده است.

توریسم درشهر ری - فصل اول

جهانگردي و شكل آن در منطقه :

وضعيت توريسم در منطقه مورد نظر «شهرري» ابتدا با تعريف خود واژه توريسم آغازگردد بر طبق تعريفي كه در سال 1963 از طرف سازمان ملل بر اساس پيشنهاد كنفرانس بين المللي ترانسپورت و جهانگردي آن سازمان در رم به تصويب رسيده بدين شرح است:

جهانگرديابازديدكننده موقت كسي است كه به منظور تفريح، استراحت، گذراندن تعطيلات بازديد از نقاط ديدني، انجام امور پزشكي، درماني و معالجه، تجارت، ورزش، زيارت، ديدار از خانواده مأموريت و شركت در كنفرانسها، به كشوري غير از كشور خود سفر مي كند مشروط بر اينكه حداقل مدت اقامت او از 24 ساعت كمتر و از 3 ماه بيشتر نبوده، و كسب شغل و پيشه هم مد نظر نباشد.»[1]

بنابرتعريف فوق مكانهاي مذهبي و تاريخي هم مي توانند يك مكان و مركز توريستي باشد. اما شهرهاي مذهبي، چه نوع شهرهايي مي باشند؟ شهرهاي مذهبي، شهرهايي هستند كه:

«به علت وجود يك يا چند زيارتگاه، هر ساله عده اي ازاطراف شهر و نقاط دور و نزديك به آنجا ميروند. در اين شهرها علاوه بر مدارس‌وسازمانهاي مذهبي مربوط كه عملكرد خاص‌خود را انجام مي دادند، عملكردهاي مختلف‌خدماتي براي تأمين‌نيازهاي مسافران وزيارت‌كنندگان انجام مي‌گرفت. »

شهرري از دير باز به عنوان يك شهر مذهبي و زيارتي در كشور شناخته شده است.
( مانند شهرهاي قم و مشهد) و شيعيان ارادت خاصي به اين اماكن مذهبي و زيارتي دارند. بديهي است كه بنا به اظهار برخي از كارشناسان امور به جاذبه هاي مذهبي مانند مرقد مطهر امام خميني (ره) به عنوان جاذبه بين المللي و صحن حضرت عبدالعظيم(ع) به عنوان جاذبه منطقه اي و برخي امامزاده ها بعنوان جاذبه محلي اطلاق مي شوند.

بنابراين در شناخت اماكن مذهبي در بين افراد، ما بايد بيشتر به ترويج و تبليغ و شناسايي از آثار تاريخي و باستاني در اين شهر كهن بپردازيم، تا اين مكانها هم مورد توجه بيشتر قرار بگيرند.

2- جاذبه هاي توريستي اين منطقه به 2 دسته تقسيم مي شوند:

1- بقاع متبركه و مشاهير مدفون

2- آثار باستاني و تاريخي

1-2- بقاع متبركه و مشاهير مدفون

1-1-2- آستانه حضرت عبدالعظيم و بقاع متصل و مجاور آن ( امامزاده حمزه و امامزاده طاهر)

آستانه هاي مقدس مذكور در تاريخ 11 بهمن (ه.ش)1334 در فهرست آثار تاريخي ايران به ثبت رسيده است و مدفن حضرت عبدالعظيم كه باپنج واسطه به حضرت مجتبي (ع) مي رسد، بقعه بسيار مجلل و معظم داراي گنبد زرين و مناره هاي بلند و حرم و ايوان آئينه كاري و صحن وسيع مي باشد.

آستانه حضرت عبدالعظيم (ع) همانند ديگر زيارتگاههاي بزرگ و معتبر ايرانيان در آغاز امر شامل بناي حرم يعني قسمت اصلي و مركزي آن بوده و به تدريج در طول سده هاي مختلف، بناها و متعلقات ديگر متصل بدان و پيرامون آن احداث شده و بصورت مجموعه بزرگ كنوني مشتمل بر حرمها و رواقها و مسجدها و ايوانها و صحنها و ديگر آثار مربوط و وابسته به آن درآمده است كه بقعه هاي امامزاده حمزه (ع) و امامزاده طاهر (ع) نيز در همين مجموعه قرار دارد. [2]

بناي اصلي و نخستين اين آستانه يعني حرم آن در نيمه دوم قرن سوم هجري ( قرن 9 م) توسط محمد پسر زيد داعي علوي تعمير اساسي يافته و درگاه اصلي ورودي آن كه در سمت شمال واقع است نخست به فرمان پادشاهان آل بويه و سپس به همت مجد الملك قمي تكميل گشته و آذين گرديده است.

بناي حرم در قسمت پائين به هيئت چهارضلعي که اندازه هر ضلع حدود 8 متر است و مانند همه بناهاي سلجوقي بر فراز چهارگوشه حرم يعني چهارطاق مورب احداث نموده اند و قسمت بالاي آن را به صورت هشت ضلعي ترتيب داده اند و بالاتر از قسمت هشت ضلعي با احداث طاق بندي هاي كوچك آن را به شانزده ضلعي تبديل نموده اند و بدين نحو زمينه را براي ايجاد پوشش گنبدي فراهم ساخته اند. بقعه امامزاده حمزه مشتمل بر حرم به اندازه تقريبي و هيئت حرم حضرت عبدالعظيم (ع) و همانند آن مزين به آئينه كاري ، داراي ضريح نقره اي از اواسط دوران قاجاريه و صندوق چوبي تازه ساز و ايوان بزرگ شرقي و مسجد بالاسر ( در جانب غربي آن) در جنوب غربي آستانه حضرت عبدالعظيم (ع) واقع است و به نظر مي رسد از ابنيه دوران شاه طهماسب صفوي باشد. لازم به ذكر است كه امامزاده حمزه از فرزندان حضرت امام موسي كاظم (ع) مي باشد.

بناي امامزاده طاهر در جانب شرقي صحن اصلي حضرت عبدالعظيم (ع) واقع است و وسعت حرم آن تقريباً‌ همانند حرم حضرت عبدالعظيم (ع) مزين به نقاشي نسبتاً ساده و ضريح آن فولادي و مربوط به ربع اول قرن 14 هجري قمري ( آغاز قرن بيستم ميلادي) و تمامي بناي آن از دوران محمد شاه و ناصرالدين شاه قاجار مي باشد.تاريخ سر در ورودي حرم آن 1304 هجري ( 1887 م) است. گنبدهاي هر سه حرم نامبرده دو پوششي بوده گنبد حضرت عبدالعظيم (ع) با خشتهاي مسي زرين و دو گنبد ديگر به پوشش كاشي دوران قاجاريه مزين است. لازم به ذكر است كه امامزاده طاهر از فرزندان امام چهارم شيعيان (ع) مي باشد.

طرح توسعه آستان مقدس حضرت عبدالعظيم (ع) [3]

حرم مطهر حضرت عبدالعظيم (ع) قدمت آن به قرن سوم هجري مي رسد، جزو معدود بناهاي باقيمانده از شهر باستاني ري مي باشد. بيشترين رشد فيزيكي اين بنا، در دوران قاجاريه صورت گرفته و تا پيروزي انقلاب اسلامي نيز تغيير چنداني نداشته است. به طوري كه تا سال 1369 فضاي زيارتي موجود به همراه مسجد جامع در حدود 4.000 متر مربع بوده است. با اين حال اين بارگاه مقدس در طول تاريخ جمع زيادي از مشتاقان و شيفتگان خاندان عصمت و طهارت را به سوي خويش جذب مي نمايد. ولي عدم وجود برخي از امكانات و تسهيلات فرهنگي، رفاهي و زيارتي از يك سو و ناشناخته ماندن ابعاد علمي و فقهي اين محدث بزرگ از سوي ديگر باعث شد مسئولين امر با طراحي و اجراي مجموعه اي متناسب با نيازهاي موجود، نسبت به رفع مشكلات مذكور اقدام نمايند. از سال (ه.ش)1369 مطالعات لازم به منظور طراحي مجموعه طرح و توسعه در قالب بيش از 16 پروژه بزرگ مذهبي، فرهنگي و رفاهي انجام و از سال 1371 عمليات اجرايي طرح به شعاع 200 متر از حرم مطهر در زميني به وسعت 30.000 متر مربع آغاز گرديد.

زيربناي تقريبي اين مجموعه 100.000 [4]متر مربع مي باشد. بديهي است كه اين امر با همكاري شهرداري منطقه به صورت تملك اراضي حرم و احداث معابر و جاده هاي در دسترس، فضاي سبز و پاركينگ هاي وسيع از يك سو و با مديريت آيت الله ري شهري به عنوان توليت آستان مقدس حضرت عبدالعظيم (ع) از سوي ديگر، شاهد ساخت و سازهاي وسيعي بوده ، بطوريكه امروزه يکي از زيباترين مصلا هاي كشور شايد در همين حرم باشد. با توسعه شبستانها، رواق ها و حرم هاي اطراف بقعه حضرت عبدالعظيم (ع) و با انجام آئينه كاري ، طلا كاري و سنگ كاري و ايجاد نمادهاي بسيار زيباي سنتي اسلامي، مكاني شايسته براي مشتاقان و زائرين درآمده و با تكميل پروژه توسعه حرم و ايجاد معابر و امكانات اطراف آن، هنوز نيز عليرغم سالها فعاليت، ادامه دارد كه خود نقش عمده اي در تغيير چهره منطقه داشته است.

مطالعات تاريخي شهرري و بررسي ساختار تاريخي آن. [5]

بر اساس شواهد و مطالعات موجود، ري داراي دو بخش عمده است. بخش باستاني قبل ازاسلام آن در شمال ري با نام ري برين و بخش مربوط به دوره اسلام و بعد از اسلام ( با وسعت بسيار بيشتر) به نام ري زيرين شده است. بعدها پس از تخريب ري زيرين بر اثر جنگهاي داخلي و زلزله، مجدداً ري برين آباد شده است. موقعيت فعلي شهرري بر مكان باستاني ري برين قرار دارد. با توجه به شواهد و اسناد و متون تاريخي روشن مي شود كه آنچه در بررسي بافت شهر و تشخيص استخوانبندي اصلي شهر مطرح شد از قدمت چند هزار ساله اي برخوردار است. اين محور اصلي شهرري درگذشته بازار معروفي بوده است كه دروازه باطان (اكباتان) را كه در امتداد جاده ابريشم قرار داشته، به دروازه رشكان(ارشك)در شمال شهر 0 در كنار دژ رشكان)مرتبط مي نموده است. قسمت شمالي اين بازار به نرمه و قسمت جنوبي آن به دهك معروف بوده است.

مسير دوم از شرق شهر ( دروازه خراسان) و امتداد شرقي جاده ابريشم به دروازه بليسان ( بلاش) در شمال غربي شهر امتداد مي يافته كه با مسيرقبلي در حدود چشمه علي تلاقي داشته است، موازي با اين امتداد و در امتداد نهر چشمه علي (نهر سورين يا سورن) بازار معروف ديگري به نام روده وجود داشته كه از جنوب برج طغرل مي گذشته و به مسير اصلي (بازار نرمه) ارتباط مي يافته و در محل تقاطع اين دو بازار چهار سوق اصلي و بزرگ شهر قرار داشته كه به چهار بازار مشهور بوده است. برج طغرل در شرق چهار بازار و ابن بابويه در غرب چهار بازار قرار مي گرفته اند. امامزاده عبدالله نيز در حاشيه اين محور بنا شده و تا حضرت عبدالعظيم (ع)كه در خارج حصار شهر قرار داشته امتداد مي يافته است.

با توجه به موارد فوق روشن مي شود كه اين محور علاوه بر موقعيتي كه در حال حاضر در پيكره بافت شهر دارد. در طول تاريخ نيز از اعتبار خاصي برخوردار بوده است.

1- سابقه تحولات معاصر و گسترش كالبدي منطقه 20 [6]

به منظور ارائه تصويري گويا از رشد و توسعه كالبدي منطقه 20، نگاهي خواهيم داشت به روند توسعه كالبدي تهران و شهرري از سال (ه.ش)1300 تا (ه.ش)1375 و بر اين اساس مطابق نقشه هاي شماره 3 الي 6 موارد زير قابل توجه مي باشند.

توسعه كالبدي تا سال (ه.ش)1300: تا اين دوره تهران، شهر ري و شميران به صورت كاملاً مجزا و با سطوحي ناچيز شكل گرفته اند، در منطقه 20 نيز بافت مسكوني كوچكي در محدوده حرم حضرت عبدالعظيم (ع) و به سمت ميدان شهرري وجود داشته است.

توسعه كالبدي تا سال (ه.ش)1335: محدوده تهران از جهات مختلف و خصوصاً از سمت غرب و شمال گسترش يافته و محدوده شميران نيز عمدتاً از محور شريعتي ( جاده قديم شميران) به سمت تهران پيشروي كرده است. در منطقه 20 ضمن گسترش ناچيز بافت محدوده اطراف حرم، لكه هاي كوچكي از واحدهاي صنعتي در شمال منطقه شكل گرفته است كه از آن ميان مي توان به كارخانه سيمان ري و كارخانه هاي چيت ري و چيت ممتاز اشاره نمود.

توسعه كالبدي تا سال 1355(ه.ش): از سال 1335(ه.ش) به بعد توسعه كالبدي تهران و اطراف سرعت بيشتري يافته به طوريكه كه در طي اين 20 سال تهران، ري و شميران كاملاً به يكديگر متصل شده و شكل يكپارچه اي پيدا مي كنند. با اين تفاوت كه توسعه تهران به سمت شميران گسترش بافت مسكوني بوده اما توسه آن به سمت شهرري عمدتاً با استقرار واحدهاي صنعتي و كارگاهي همراه بوده است. توسعه كالبدي تا سال (ه.ش)1375: بعد از سال (ه.ش)1355 با افزايش روزافزون مهاجرت به تهران، رشد كالبدي خصوصاً در حاشيه هاي جنوبي تهران سرعت بسيار زيادي گرفته كه در منطقه 20 علاوه بر رشد بافتهاي مسكوني، حاشيه اي، انبارها و كارگاه هاي صنعتي زيادي نيز ايجاد گرديد كه شهرري را به منطقه اي صنعتي مسكوني تبديل نمود.

4-عناصر مهم و نحوه شكل گيري كالبدي: [7]

همانگونه كه بيان گرديد، محور اصلي استخوانبندي تاريخي شهرري حد فاصل ميدان صفائيه ( دروازه رشكان) در شمال شرقي تا ميدان شهرري (دروازه باطان) در جنوب شهر بوده و حرم حضرت عبدالعظيم (ع) نيز در خارج از باروي شهر و در جنوب آن قرار داشته است.

تپه چشمه علي، برج طغرل، گورستان ابن بابويه، امامزاده عبدالله و بيمارستان فيروزآبادي از عناصر مهم مرتبط با محور اصلي استخوان بندي شهرري مي باشند. حرم حضرت عبدالعظيم (ع) بعنوان هسته اصلي شهرري در دروان معاصر و ارتباط فعا آن با تهران و ساير نقاط جمعيتي اطراف، خصوصاً از سال 1300 تا زمان حاضر، نقش عمده اي در تشكيل سازمان فضاي شهرري واطراف آن داشته است. خيابان فدائيان اسلام ارتباط شمالي حرم را با مركز تهران برقرار ساخته و بازارچه سنتي سرپوشيده منتهي به حرم و ميدان شهرري نيز در انتهاي ديلمان جنوبي اين خيابان قرار دارند . با تقويت ارتباط شهرري با تهران از طريق خيابان فدائيان اسلام ، كارگاهها و صنايع بزرگ صنعتي چون چيت ري، چيت ممتاز، چرمسازي زوك در حاشيه اين خيابان ايجاد گرديدند. همچنين به موازات خيابان فدائيان اسلام ، مسير خط آهن قديمي تهران ري ( ماشين دودي) وجود داشت كه بعدها با جمع آوري اين خط خيابان جاده سوم احداث گرديد. با شكل گيري بلوار شهيد رجايي در غرب شهرري، بلوار آرامگاه در دوره پهلوي اول احداث و دسترسي غربي حرم مطهر را تأمين نمود و هم اكنون يكي از خيابان هاي مهم محسوب مي گردد . از طرف ديگر ارتباط اصلي ما بين تهران با ورامين و قم از طريق جاده ورامين و جاده شهيد رجايي واقع در منطقه 20 برقرار مي گردد و همين امر سبب شكل گيري صنايع ، انبارها و بنگاههاي حمل و نقل در حاشيه آنها شد.

در دهه 40، دو پروژه شهري و طراحي شده جهت اسكان كارگران و كارمندان در كوي سيزده آبان (غرب منطقه) و دولت آباد ( شرق منطقه) احداث گرديد كه داراي شبكه معابر كاملاً شطرنجي ميادين مختلف و برخي از كاربريهاي خدماتي مورد نياز بوده است. با شكل گيري شبكه معابر اصلي شهرري، توسعه كالبدي منطقه بتدريج از اطراف حرم حضرت عبدالعظيم (ع) به سمت شمال و شمال شرق صورت گرفت و بافت ارگانيك و سنتي اطراف حرم نيز در توسعه هاي بعدي كم كم جاي خود را به شبكه هاي منظم تر داد.

5- دلايل اصلي اثرگذار بر توسعه منطقه:

الف- استقرار مجموعه حرم حضرت عبدالعظيم (ع)

با مركزيت و هسته اصلي منطقه در اوايل قرن حاضر، بافت اطراف حرم حضرت عبدالعظيم (ع) بوده با توسعه تدريجي منطقه به سمت ميدان شهرري و سه راه ورامين گسترش يافته است. اين مكان مذهبي و تاريخي بيشترين عامل تأثير گذار را بر ساختار كالبدي منطقه داشته است.

ب- ارتباط با تهران:

نزديكي شهرري با تهران و همچنين ارتباط زياد بين آنها، از ديگر عوامل اصلي توسعه منطقه 20 بوده است. رشد و توسعه سريع بخشهاي شمالي شهرري و نهايتاً پيوستگي آن با تهران، بيانگر تأثيرگذار بودن تهران در توسعه كالبدي منطقه، مي باشد.

ج- وجود مراكز اصلي اشتغال صنعتي و كشاورزي در منطقه:

برخورداري شهرري از اراضي كشاورزي بسيار وسيع از يك طرف و استقرار تدريجي صنايع و كارگاههايي چون سيمان ري، چيت سازي، روغن نباتي و غيره در اين منطقه يكي ديگر از دلايل سرعت گرفتن توسعه كالبدي آن محسوب مي گردد. بدين صورت كه با استقرار صنايع مذكور شاغلين آنها نيز در اطراف اين مراكز سكنا گزيده و بتدريج موجبات توسعه بافتهاي مسكوني را نيز فراهم آوردند.