ماسوله به عنوان شهر پايدارزيست محيطي

فرزانه سقلايي، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اسلامشهر

 

چکيده:

رشد فزاينده جمعيت جهان آثار اساسي واغلب فاجعه آميزي بر زيستگاههاي طبيعي كره زمين داشته است.  مصرف بي رويه انرژي ،تخريب جنگلها وانقراض گونه هاي گياهي وجانوري ازپيامدهاي آن مي باشد. نگراني درباره آينده محيط زيست کره زمين و منابع آن حقيقتي انکارناپذير است که امروز توجه جهانيان را به خود معطوف داشته است.

 بسياري بر اين باورند كه رشد بي رويه جمعيت ؛ منجربه شهر نشيني ودر نتيجه مصرف بيش از حد وغير مسئولانه انرژيهاي فسيلي شده است. فعاليتهاي انساني در کره زمين از يک سو به دليل  استفاده از منابع به شيوه کنوني فرصتها وامکانات نسلهاي آينده را به خطر انداخته واز سوي ديگرشهرهارا که جايگاه اصلي فعاليتهاي انساني اندو بزرگترين مصرف کننده منابع طبيعي نيز به شمار مي آيندرا مورد تهديد جدي قرار داده است.

در حال حاضرتوجه به توسعه پايدار از جمله مواردي است که بسياري از متخصصان بر آن توافق دارتد. بر طبق اين نظريه رسيدن به بالاترين درجه پايداري در شهرها امري حياتي مي باشد. اين طور به نظر مي رسد كه توسعه پايدار ومفاهيم آن به خوبي بااهداف ومقاصد معماري وشهرسازي نوين سازگار بوده ومي تواند به عنوان عاملي موثرجهت تحقق اهداف پايداري مطرح شود.البته پايداري شهري تنها مربوط به مقولات زيست محيطي نمي باشد بلکه رسيدن به پويايي اقنصادي محيط زيست قابل زندگي وبرابري اجتماعي از جمله موارد مهم ديگر در اين زمينه به شمار مي آيند. درکل توسعه شهري پايدار را مي توان به عنوان توسعه اي تعريف نمود که سلامت اجتماعي واکولوژيکي بلند مدت شهرها را بهبود بخشد.

در اين مقاله سعي بر آن است تا پس از مروري بر مبدا ومنشا مفهوم پايداري؛ تعريف آن وشناخت كاربردمفاهيم پايداري درشهرسازي؛ به بررسي و تحليل ما سوله  به عنوان نمونه اي از شهرهاي سنتي ايران پرداخته وبه اين نتيجه ناءل شويم که ماسوله شهر  پايدار محسوب مي شود؛ چراكه واجد كليه شاخصه هاي پايداري بوده وهمچنان پس از گذشت ساليان دراز توانسته است به مسائل محيطي خود پاسخ دهد. روش تحقيق در اين مقاله به دو صورت كتابخانه اي وميداني خواهد بود ودر نهايت با روش تطبيقي اصول شهر  پايدار وماسوله را بعنوان شهر سنتي ايران مقايسه خواهيم نمود و نتيجه خواهيم گرفت كه شهرهاي سنتي مي تواند به عنوان يك الگوي مناسب جهت طراحي شهري پايدار در ايران مطرح شوند.

  واژه هاي کليدي:  

 توسعه پايدار-معماري پايدار - شهر پايدار-شهر اکولوژيک شاخص هاي پايداري- ماسوله- معماري سنتي

1- توسعه پايدار

1-2-تعريف توسعه پايدار:

"واژه پايدارSustainable از ريشه کلمه لاتين Subtenir  گرفته شده است وبه معني بالاتر نگهداشتن ويا از پايه وزير بنا نگه داشتن است.هر جامعه بايستي از پايه توسط ساکنان حال اينده اش پشتيباني شود.برخي از مکانها در سايه ترکيبي معني دار از خصوصيات فيزيکي وفرهنگي ومعنوي مردم را به پشتيباني ومراقبت از اجتماع بر مي ا نگيزانند.اين مکانها در واقع همان مکانهايي هستند که پايداري در انها به بهترين وجه ممکن شکل گرفته است."

"پايداري به توانمندي جامعه-اکوسيستم ويا هر سيستم در حال فعاليت اطلاق مي شود که مي تواند تا آينده نامعلومي ادامه فعاليت داده بدون اينکه بر اثر فرسايش وتهي شده منابع کليدي به حکم اجبار سقوط کند."

"پايداري تحت عنوان عاملي براي تامين نيازهاي روز تعريف شده است.به گونه اي که توانمنديهاي نسلهاي آينده را در تامين احتياجات خود به خطر نيندازد. پايداري به معني انديشيدن درباره رفتار خودمان در گستره اي بالاتر است.مبني براينکه گزينه هاي ما اثرعميقي در آينده محيط کره زمين وسلامتي افراد داشته واثرات منفي را از زندگي ما دور کند.تعهد به حفظ ورعايت پايداري عبارت از تعهد به اجراي اقدامات خلاقانه ومسئولانه است."

 

2-  پايداري درمعماري وشهرسازي:

2-1- معماري پايدار

«پايداري بي هيچ واسطه اي همان مسيري است كه معماري بايستي در اينده نزديك به آن دسترسي پيداكند. اين نوع معماري بايد تداعي کننده احساس انسانها نسبت به طبيعت باشد. دلايل زيادي وجود دارد مبني بر اينكه ديدگاه بشر درجهت نحوة‌استفاده از منابع انرژي بايد تغيير كنند وبه همين دليل اجراي ساختمان با تفکر ومباني معماري سبز بسيار حائز اهميت است. ما بايستي كمي سبك تر بر روي زمين زندگي كنيم. زيرا عمق خاکبرداري وساير دخل وتصرفهايي كه در بستر طبيعي زمين براي ساخت وساز انجام مي دهيم- نه تنها با نيازمنديهاي ما در رابطه با فضاهاي يک ساختمان مرتبط است بلكه برارگانيسم کليه موجودات و گياهان محيط زيست نيزتا ثيرگذارمي باشد.معماري سبز در شش سال اخير موفقيت‌هايي قابل ملاحظه داشته است. اين موفقيت ها شامل اشاعه تكنيك هاي ساختاري جديد و فروش مصالح متناسب با تفکر معماري سبز است. به طور کلي معماري سبز بر مبناي چهار اصل استوار است،‌: 1- ازانرژي آب، باد وساير منابع طبيعي حفاظت كنيم 2- سلامت محيط زيستمان را تأمين كنيم 3- اقتصاد را در كشور رشد دهيم 4- كيفيت بالايي از زندگي براي شهروندان ارائه دهيم.»4

 

اصول معماري پايدار:

اصولي كه از ديدگاه Rosana Hart &Kelly بايد رعايت شود تا يك بنا به عنوان نمونه اي از يك معماري پايدار طبقه بندي شود عبارتست از: 

كوچك بينديشيد:Small Think) )

1- گرمايش ساختمان با آفتاب: Heat with the sun

2- راحتي و آسايش خود را حفظ كنيدKeep your cool

3- استفاده از انرژي هاي قابل بازيافت Use renewable Energy

4- ذخيره آبConserve forests

5-  استفاده از مصالح بوميUse Local Materials

6- استفاده از مصالح طبيعي Use Natural materials

7- حفظ جنگلهاي طبيعيSave our forests

8- استفاده از مصالح قابل بازيافت  Recycle Materials

 بادوام بسازيد-Build to last

غذايتان را توليد كنيد.Grow your food

غذايتان رانگهداري وذخيره کنيد- Store your food

 

2-2- شهرسازي پايدار:

پايدار بودن يک جامعه انساني به چه معناست؟ .پايداري يک معناي نسبي دارد. پايدار ماندن يعني به جلو رفتن –ادامه دادن. پايداري يك سمت و سو است نه يك مقصد. شهر پايدار شهري است كه حافظ و ارتقا دهنده رفاه اهالي چه در بلند مدت و چه در دوره متوسط مي باشد كه در ضمن بالاترين كيفيت زندگي از آن بدست مي آيد.پايداري ايجاب مي كند كه تصميم گيري يكپارچه در نتايج اقتصادي و اكولوژي و اجتماعي خوب به اجراء درآيد.

پايداري محيطي به معني حفظ سرمايه طبيعي است كه ايجاب مي كند ما انسانها در مصرف مواد تجديد شونده و در مصرف آب و منابع انرژي حد و اندازه را رعايت كرده و بيشتر از انچه كه سيستم هاي طبيعي مي توانند فراهم کنند مصرف نكنيم. بعلاوه به ياد داشته باشيم كه نسبت مصرف ما از منابع يكبار مصرف بيشتر از نسبتي نباشد كه منابع پايدار تجديد شونده نتوانند آن را جبران كنند بهترين مثال در اين مورد نفت و سوخت فسيلي است كه پس از اتمام شدن ديگر تجديد نمي شوند.

بالاخره پايداري محيطي نيز به معني رعايت اين اصل مهم است كه نسبت آلاينده هاي پراكنده در جو و در دامن طبيعت هرگز بيشتر از ظرفيت جذب شدن آن آلاينده ها در هوا و آب و خاك و بيشتر از توان تصفيه طبيعت نباشد. آخر آب اين مظهر مطهر و پاكي حيات چقدر مي تواند فصولات و پساب ها را تحمل كند؟

بعلاوه پايداري محيطي پي آمد خوبي است چون حفظ و دوام تنوع زيستي را دارد. بهداشت و هوا و آب كيفيت خاكها بايستي در همه وقت به ميزاني از استاندارد باشد تا حيات بشر و رفاه او ونيز زندگي حيواني و نباتي تنظيم گردد. پايداري نه يك روياست و نه چيزي است كه تغيير نكند. پايداري برعكس فرايندي خلاقه و داخلي و تعادل خواهي است كه تا روپود تصميم گيري ها را در همه مواد تشكيل مي دهد پايداري بستر روز مديريت شهر يا قصبه اي است كه در آن فعاليتها اكوسيستم شهري را به سمت تعادل سوق مي دهد و هم آنرا غيرمتعادل مي كند هر شهر طبق مديريت اطلاعاتي و اطلاعات جمع آوري شده از اين پروسه به عنوان يك واحد كل سازماني عمل كرده ونتايج فعاليت هاي معني دار آن علني مي شود. بااين فراينداست كه شهر و شهروندان دست به انتخابات آگاهانه مي زنند و تصميماتي كه عكس است درفرايند مديريت رشد كرده و در پايداري اخذ شود.از نوعي باشند كه هم منعكس كننده منافع سهامداران كنوني و هم منعكس كننده منافع نسل هاي آينده باشند.

پايداري معني نسبي دارد برچسب زدن يك شهر يا عرف استفاده از شهر) به عنوان اينكه شهر پايدار است و برچسب آن دگر كه شهر پايدار نيست كار درستي نيست . درتصوير زير مفهوم كلي پايداري نسبي نشان داده شده است شهر سرشار از همه منابع و انرژي طبيعي مثل انرژي و غذا و آب و غيره و دارند خروجي يا درويي هايي زياد مثل آلودگي حرارتي، فاضلاب، ضايعات گياهي و غيره نسبت به شهر هم اندازه آن پايداري كمتري دارد. هرچند كه دخل و خرج (ورودي ها و رودهاي آن) كمتر است.  كاربرد مفهوم پايداري بوجهي كه ذكر نموديم با شرايطي كه در آن مقوله پايداري معرفي شده مطابقت دارد. جهان ما در حال به اتمام رساندن منابع خود است و از جنبه داخل و ورودي معيني منابع سوخت و اب غذا مسئله ندارد و اتفاقي هم نيافته است ولي نفرت مردمان جوامع غني از الودگي ها افزون تر شده و لذاقويا مستدل مي سازد كه بايستي قصبات خود را به مفهوم ومشخص پايدار تر نماييم. ايجاد وضعيت بهتر در پايداري نسبي يك شهر ايجاب ميكند كه خصوصياتي را كه در الگوي وارده ها و خروجي ها اثر مي گذارند ارزيابي كنيم. احتمالا در اين راستا بايستي خاك و آب و انواع ساختمان ها و سيستم هاي حمل و نقل و سازمان قضايي را لحاظ كرد. سپس مي توان پتانسيل تغييرات را حين نقشه كشيدن محوطه و حيات در ساختمان ها مورد ارزيابي قرار داد.

 

  دياگرام شهر پايدار

تصوير1- دياگرام شهر پايدار

اصول شهرپايدار:

1- تصميمات امروز نبايستي آينده كودكان و نسل آينده و آنچه را كه در آينده برمي گزيند به خطر اندازند.همه ما مسئول اعمال فردي و گروهي خود مي باشيم.

2- منابع طبيعي بايستي عادلانه موثر مورد استفاده قرار گرفته و پايداري جامعه فداري پايداري جامعه ديگر نگردد.

3- استفاده از منابع تجديد شونده مورد تائيد و تشويق ما است و در ضمن استفاده از منابع غيرتجديد شونده بايستي به حداقل برسد. مصرف منابع تجديد شونده نبايستي بيشتر از ميزان توليد تجديدي آن شود.

4- برقراري هماري قوي و ارتباطات آزاد بين مردم و بخش اصناف و كليه سطوح دولتي مهم اند.

ما تنوع فرهنگي واقتصادي و محيطي را ارج مي نهيم.

5- هر جامعه بايستي زمينه بهداشتي و حياتي وبي خطري را براي تعامل انسان ها و تحصيلات و اشتغال و تفريحات سالم و سرگرمي ها و توسعه فرهنگي فراهم كند.

6- پايداري به توانمندي جامعه اكوسيستم و يا به هر سيستم درحال فعاليت كنوني اطلاق مي شود كه مي توانند تا آينده نامعلوم ادامه فعاليت داده بدون اينكه بر اثر فرسايش و تهي شدن منابع كليدي به حكم اجبار به سمت سقوط هدايت گردند.

3- ماسوله

3-1- موقعيت جغرافيايي ماسوله

شهرک ماسوله در غربي ترين قسمت گيلان قرار گرفته است.منطقه اي که ماسوله در ان واقع شده است منطقه اي کوهستاني است.مردم ماسوله مردمي کشاورز نبوده واغلب انها به تجارت ودامداري اشتغال دارند. ماسوله در دامنه کوهي با شيب زياد قرار گرفته است.علاوه بر شيب شمال-جنوبي دو شيار نيز شيب شرقي-غربي يه شهر داده اند. ارتفاع از بلندترين نقطه تا پايين تريم قسمت ان حدود 100 متر مي باشد. تعداد خانه ها در اين شهر حدود 700 خانه مي باشد .قدمت ان به تقريبا به قرن9 مي رسد.

 

3-2- اقليم ماسوله

 ماسوله بين دو شهر رشت وزنجان واقع شده است که شهر رشت داراي اقليم داراي اقليم معتدل ومرطوب وشهر زنجان داراي اقليم سرد مي باشد. بنابراين اقليم ماسوله تلفيقي از اين دو اقليم است. ماسوله زمستانهاي بسيار سرد وتابستانهاي معتدل دارد.در عين حال آفتاب تابستاني ان سوزنده است.

 


 


  

تصاوير2-3 ماسوله در فصل تابستان وزمستان

 

3-3- تاَثيرعوامل زيست محيطي-اقليمي  بر معماري وشهرسازي ماسوله:

از انجا که  اقليم ماسوله ترکيبي از دو اقليم معتدل ومرطوب و اقليم سرد مي باشد معماري بومي ان نيز تلفيقي از معماري بومي دردو اقليم معتدل ومرطوب مناطق شمال ايران ومعماري بومي اقليم سرد  مناطق شمال غربي ايران است.

1-3-1- مورفولوژي وبافت شهري:

درماسوله نيز مانند ساير شهرهايي که در منطقه اي کوهستاني واقع شده اند بافت شهري به صورت پله کاني ومطبق مي باشد .


به دليل بارندگي بسيار زياد ورطوبت بيش از حد در ماسوله فرم بنا در اين شهر عمدتا  در جهت مقابله با اين دو عامل شکل گرفته است.

    

تصاوير4-5- بافت پله کاني –مطبق ماسوله

 

3-3-2- جهت گيري:

ار آنجا که در مناطق معتدل ومرطوب بهترين راه حل جهت تنظيم شرايط محيطي-استفاده از جريان باد وتهويه هوا مي باشد بهترين مورفولوژي معماري با فرم برونگرا است. در اين فرم جهت تامين اسايش انسان ساختمانها را تا حد ممکن در ارتفاع بلند تراز سطح زمين واز دو يا چهار طرف باز وبه صورت برونگرا مي سازند. وجود بالکن ها به عنوان فضاي زيستي که باعث تلفيق فضاي داخلي را با فضاي خارجي ساختمان شده است وهمچنين پنجره هاي بزرگ درنماي ساختمان همگي دال بر برونگرايي معماري ماسوله است. از سوي ديگر بافت شهري در ماسوله  نوعي همزيستي بين فضاي سبز به عنوان محيط طبيعي ومعماري به عنوان محيط مصنوع را ايجاد کرده است که خود از اصول مهم معماري همساز با محيط زيست است. مي توان ادعا کرد که ماسوله يک باغ شهر است. د رماسوله نيز مانند ساير شهرهايي که در منطقه کوهستاني واقع شده اند- بافت شهري در قسمت پايين دره قرار نمي گيرد چون در هنگام شب هواي سرد که سنکين تر است به پايين دره نفوذ مي کند وهمچنين در اين قسمت از دره خطر سيل وجود دارد. از طرف ديکر سمت شمالي کوه همواره در سايه قرار دارد وبسيار سرد است و باعث عدم اسايش ساکنين مي گردد .همين طور قسمت بالاي کوه نيز به دليل شدت زياد باد وعدم وجود حصار براي کنترل ان براي استقرار بافت شهري مناسب نمي باشد. بهترين قسمت يراي استقراربافت شهري وسازگاري هر چه بيشتر با شرايط زيست محيطي در قسمت  وسط کوهپايه ودر سمت جنوبي ان است.  جهت بناهي مختلف با جهت شيب طبيعي رمين هماهنگي دارد به همين دليل بخشي از بناهاي شهر رو به جنوب وتعدادي نيز رو به جنوب شرقي است.جهت گيري شهر ماسوله با زمستانهاي بسيار سرد وتابستانهاي معتدل  در بخش جنوبي کوه براي دريافت هر چه بيشتر افتاب جهت گرمايش در زمستانهاي يرفي وسرد ماسوله نشان دهنده تاثير شرايط زيست محيطي در شکل گيري بافت شهري ان مي باشد.

 


   

 تصاوير6-7-استقرار بافت شهري در قسمت مياني وجنوبي

 کوهيپايه

 

3-3-3- دسترسي ها:

مسيرهادر شهر ماسوله با بافت شهري پله کاني طوري طراحي شده اند که با شيب ملايم محيط هماهنگ باشند. دونوع مسير دسترسي هاي شهري را ممکن مي سازد .يکي مسيرهاي طولي وموازي است که تعداد اين نوع مسيرها بسيار کم است ودوم مسيرهاي عرضي است که تعداد انها نسبتا  زياد و سيرکولاسيون را بين فضاهاي شهري در قست پايين وبالاي شهر  فراهم مي کنند. از ويژگيهاي بسيار مهم ماسوله استفاده از بام خانه ها به عنوان مسير است. شهروندان در استفاده از بام خانه هايشان به عنوان يک مسير عمومي توافق دارند. در واقع پشت بامها حياط اجتماعي مردم است که در مراسم مختلف وجشنها به فضاهاي تجمع شهري تبديل مي شوند. قدم زدن در پشت بامها يک زندگي جمعي است . افراد در پشت بام هاي با ارتفاع هاي مختلف ديد ومنظرهاي متنوعي از طبيعت را تجربه مي کند.لازم به ذکر است که طول قطعات براي ايجاد دسترسي به ارتفاع بالاتر محدود است وخانه هايي که در اين قطعات قرار مي گيرند هر کدام به مسيرهاي مختلفي دسترسي دارند. گاهي نيز از ساباط جهت ارتباط بين دو مسير موازي استفاده مي شود.

 

 

 

تصاوير7-8-همگوني

دسترسيهاي شهري با

شيب طبِيعي زمين

 

3-3-4- مصالح :

مصالح استفاده شده‌درقسمتهاي مختلف بنا متفاوت وترکيبي از سنگ خشت وچوب است که همگي بوم آورد(محلي) است. ايستايي بنا بر روي يک قطعه سنگ يکپارچه است. معماران محلي هيچگاه سنگ يکپارچه را نمي شکنند چون درون آن منابع طبيعي اب وجود داردو به همين دليل ساختمان ها با شيب طبيعي زمين در دو يا سه طبقه ساخته شده اند که هم سازگاري معماري را با توپوگرافي طبيعي محيط نشان مي دهد وهم نوعي ديد منظر بسيار عالي را براي افراد در همه طيقات وفضاها فراهم مي کند.از نوعي خاک خاکستري رنگ که در محيط وجو دارد و فوش ناميده مي شود نيز به عنوان عايق حرارتي ورطوبتي استفاده مي شود.نکته جالب اينجاست که اين خاک هر چه بيشتر پا بخورد عايق تر مي شود به همين دليل استفاده ساکنين از بامهاي خانه ها به عنوان مسير رفت وآمد عمومي به عايق تر شدن بام ساختمان کمک مي کند.

 

تصاوير9-10-مصالح محلي وبوم آورد (خشت

 –گل-چوب و .......) در معماري ماسوله

 

در نماي ساختمان از نوعي گل زرد استفاده شده که در محيط به وفور يافت مي شود که استفاده از ان باعث شده تا ساختمانها با رنک محيط طبيعي اطرافش هماهنگ باشد واين طور به نظر مي رسد که معماري جزيي از طبيعت است.

 

3-3-5- سازه:

ديوارها معمولا تا طبقه اول باسنگ لاشه اجرا مي شوند وپس از سنگ لاشه از خشت با ايعاد 30*30*8 سانتي متر براي ادامه ديوار  استفاده شده است وبعد از آن نيز تا زير سقف دوباره  از سنگ لاشه استفاده کرده اند. در فواصل مختلف (حدود يک متر) وبراي پخش نيروهاي وارده از سقف به پايين به طور يکنواخت از کلاف بندي يا به اصطلاح محلي چوب بست استفاده شده است ونوع چوب به کار رفته در ان مازو مي باشد.

سپس از آن که ديوار چيني به پايان رسيد بر روي ديوارها ي عمودبر مسيرـ تيرهاي اصلي وحمالي به نام جيرين از چوب مازو موازي با مسير قرار مي گيرد.تيرهاي اصلي ضخامتي حدود 40 سانتي متر دارند .دليل آن اين است که اين تيرها در ديوار نما قرار نمي‌گيرندوجود تعداد زياد بازشوها است که باعث مي شود اين ديوار قابليت باربري نداشته باشد.

از تيرهاي ديگري در نزديکي ديوارها وموازي به جرين به نام کليله جهت کمک به توزيع نيروها کمک گرفته مي شود.در برخي مواقع وقتي عرض اتاق زياد تر مي شود از دوجيرين استفاده مي شود. بر روي جيرين تيرچه هايي به نام ورده به فاصله 20 الي 30 سانتي متر واز چوب راش که از جنگلهاي همان محل به دست مي آيد استفاده مي شود. بر روي تيرچه ها تخته کوبي يا دارچين مي کنند.دارچين قطعه قطعه کردن چوبها مثل هيزم است. در نهايت بر روي تخته ها سرخس وحشي گذاشته مي شود که در اصطلاح محلي به آن خرف مي گويند. اين گياه را در تابستان جمع اوري وخشک مي کنند .دوام ان پس از خشک شدن افزايش پيدا مي کند. اين گياه به عنوان عايق رطوبتي عمل کرده ومانع جذب ونفوذ اب به فضاي داخلي در ساختمان مي شود. به عنوان آخرين متريال پوشش سقف گلي به نام فوش است که بر روي سرخسها ريخته مي شود که به کمک فوش شيي ملايمي را در سقف براي دفع آب باران ايجاد مي کنند.

 

3-3-6- بازشوها :

پنجره در ماسوله معني تازه اي پيدا مي کند.پمجره يعني باز شد به ان همه زيبايي .يعني در اغوش کشيدن طبيعت. هر ينا در نماي خود براي ارتباط هر چه بيشتر با طبيعت زيباي اطرافش داراي دو ويا سه پنجره مي باشد.

 

تصاوير11-12-انواع پنجره هاي چوبي يکبريه-دوبريه 0-سه بريه در معماري ماسوله

پنجره ها در ماسوله انواع مختلف دارد .يک بريه-دوبريه وسه بريه. .در بالاي هر پنجره معمولا پنجره کوچکتر ديگري به نام سر بريه قرار دارد که با کارهاي چوبي بسيار زيبا گره چيني وتزيين شده است. در بيشتر اين پنجره هاي کوچک از نقش هاي هندسي ساده ونقوش دايره استفاده شده است. گاهي نيز از پنجره هاي بسيار زيبايي به نام اورسي استفاده شده است که بسيار زيبا وظريف ساخته مي شوند.

درب خانه هاي ماسوله اندازه هاي مختلف دارد.عرض دربهاي يک لنگه معمولا بين 70 تا70/1 وارتفاع آن 70/1 مي باشد.دربهاي دولنگه بزرگتر براي ورود حيوانات اهلي استفاده مي شود. ورودي خانه ها با قوسهاي سردر که معمولا قوس جناغي است تاکيد مي شود.

 

3-3-7- فضاها:

 3-7-3-1- فضاهاي مسکوني:

 همان طور که گفته شد محدوديت زمين در ماسوله باعث شده تا خانه ها در حداقل مساحت ودر طبقات گسترش داشته باشند تا جايي که اکثر خانه ها در دوطبقه وتعداد کمي هم در سه طبقه ساخته مي شوند. ماسوله داراي چهار محله اصلي مي باشد که عبارتند از :1-محله خانه بر2-محله مسجدبر3-محله کشه سر 4-اسد محله.علاوه بر اين محلات اصلي شش محله فرعي ديگر هم در اين شهر وجود دارد.هر محله براي خود داراي مسجد است.

قطعات بافت مسکوني متشکل از خانه هاي برونگرا است.اين قطعات علاوه بر اينکه يکي از عناصر بافت شهري مي باشند در عين حال به عنوان مسيري براي قطعه ديگر عمل مي کند.

که يا خانه در ماسوله هم به خانه وهم به اتاق اطلاق مي شود.يه طوري که پيله که به اتاق بزرگ وروکه به اتاق کوچک گفته مي شود. موقعيت طبيعي شهر وکمبود زمين باعث شده تا خانه ها شکل خاصي را به خود بگيرند .همچنين اين تراکم باعث شده که وروديهاي خانه در نقاط مختلفي قرار يگيرند وگاهي يک خانه سه ورودي داشته باشد. يک خانه مي تواند مشتمل بر يک اتاق يا چند اتاق وفضاهاي ديگري مثل ورودي انبار_راه پله-دالان-چغم-سومه(صومعه) باشد. يک خانه مي تواند فقط يک يا دو يا همه اين فضاها را داشته باشد. در اينجا مختصري از عملکرد اين فضاها توضيح داده مي شود:

 

1- ورودي اصلي خانه:

خانه هايي که در بين مجموعه اي از خانه ها قرار مي گيرند معمولا در مسير اصلي قرار دارد. اماخانه هايي که در کنارمجموعه ومسيرهاي فرعي قرار مي گيرند از کنار ورودي دارند. در برخي از موارد نيز برجهايي نيز براي ارتباط دادن خانه هاي مياني با کوچه بالاي خود ساخته شده اند.گاهي در کنار برج که تنها يک فضاي ارتباط دهنده است اتاقي به نام برج که ناميده مي شود.

1- دالان:

 دالان فضاي ارتباط دهنده بين چند اتاق است. در خانه هاي دو يا سه طبقه دالان در طبقه همکف قرار دارد ودر کنار دالان فضاهايي مانند طويله-انبار-مستراح وهمين طور راه پله قرار مي گيرد. در کنار دالان گاهي اتاق کوچکي براي زندگي نيز وجود دارد. راه پله به صورتهاي مختلف يا در جهت دالان ويا عمود بر ان قرار مي گيرد.پله از چوب ساخته مي شود  وداراي شيب تندي است.دريچه اي بر روي پله قرار دارد که مفرق ناميده مي شود واين دريچه مانع ورود هواي سرد در زمستان به طبقه اول مي شود.

4- راه پله:

 راه پله که از چوب ساخته مي شود وداراي شيب تندي است .در برخي مواقع مستقيما به اتاق راه دارد ولي در بيشتر موارد به فضايي به نام چغم راه پيدا مي کند.

5- چغم:

چغم فضاي ارتباط دهنده بين چند فضا است.اگر ورودي به طبقه اول بازشود اولين فضا چغم ناميده مي شود.. چغم داراي شکلهاي مختلف است :گاهي به صورت دالان کشيده ويا به صورت اتاقي کوچک وگاهي اتاقي بزرگ مي باشد .چغم بسته به عملکردهاي مختلف در محلهاي مختلفي هم قرار مي گيرد که معمولا با فضايي به نام سومه در ارتباط است. در هرصورت نقش ارتباط بين چند فضا را فراهم  مي کند.در حال حاضر از اين فضا به عنوان آشپزخانه ودستشويي هم استفاده مي شود.

6- سومه:

سومه اتاق زمستان نشين است.اين فضا درپشت اتاقها ياتالار قرار مي گيرد.اين فضا داراي ابعادي حدود 2*4 دارد. نورگيري اين فضا که از اطراف توسط ساير اتاقها محصور شده تنها از طريق نورگيري به نام لن تامين مي شود. معمولا در اين فضا اجاق-تعدادي طاقچه . جهت استفاده در فصول سرد زمستان .وجو دارد.

7- اتاق:

در زبان محلي بسته به ابعاد ويا محل قرار گيري ان وگاهي هم بسته به عملکرد خاصي که دارد به گونه هاي مختلف مطرح مي شود. در بعضي خانه ها تمام عملکردهايي که در سومه-چغم –انبار ومانند ان لازم استدر همين اتاق صورت مي گيرد. بدين ترتيب بخاري ديواري-اجاق-صندوق وانواع طاقچه و.... مشاهده مي شود.در برخي خانه هانيز با توجه به عملکردهاي مختلف فضاهاي مختلف وجود دارد. انچه در تيپولوژي خانه هاي ماسوله مورد توجه است تقسيم اين خانه ها به دو نوع 1- بريه که(خانه هايي که در نما فقط پنجره دارند) و2-تالارکه(خانه هايي که در نما تالارهمراه با تالار پيش دارند) است.

8- تالار:

تالار همان اتاق بزرگ يک خانه معمولي است که در جلوي خود فضاي نيمه باز به نام تالار پيش دارد.اين فضاي نيمه باز که از مشخصه هاي خانه هاي برونگراي ماسوله است با پيش امدگي که درنما دار دمعمولابعنوان فضايي براي نشيمن موقت وکار(بافندگي) در تابستانهاي معتدل استفاده مي شود.

اين فضا گاهي از دو طرف وگاهي از سه طرف به فضاي باز راه دارد ودر جلوي ان تعدادي ستون قرار مي گيرد که گاهي يک قسمت از نما ي ساختمان وگاهي تمامي نماي جلو اتاق را به خود اختصاص مي دهد ومعمولا در قسمت جتوبي خانه قرار مي گيرد..گاهي تالار بين بين دو خانه جدا از هم مشترک است وفقط با يک جداره چوبي از هم جدا مي شوند.عرض اين فضا معمولا حدود 2 متر ودر قسمت زيرين ان راهرويي قرار دارد که اين فضا بران اتکا دارد.

  

 


تصاوير 12-13-نمونه هايي از پلان ها-نماها-برشهاي

خانه هاي ماسوله- تفکيک سومه

(زمستان نشين)وتالارپيش –ايوان (تابستان نشين)

 

3-3-7-2- فضاهاي شهري:

مردم ماسوله از ديرباز داراي فرهنگ اجتماعي بسيار بالا يي باشند وفضاهاي شهري در ماسوله با توجه به اعتقادات وفرهنگ مردم شکل گرفته است.  به همين دليل فضاهاي مذهبي بيش از ساير فضاهاي شهري به چشم مي خورد.در ماسوله 18 مسجد و5 امازاده وزيارتگاه وجوددارد.امازاده عون ابن علي مرکز اصلي فرهنگي وبازار مرکز اصلي تجاري در ماسوله محسوب مي شود. به دليل تجاري وتوريستي بودن اين شهر تعادادي کاروانسرا هم در اين شهر ديده مي شود.

بازار از مهمترين فضاهاي شهري در اين شهرمي باشد.بازار چند طبقه بدون سقف با منظره جنگل روبرو تلاش يراي برقراري ارتباط هرچه بيشتر با طبيعت است.

بازار از هفت قسمت تشکيل شده است که در هر بخش محصولات صنعتي شهروندان در معرض فروش قرار گرفته است .اين 7 راسته عبارتند از: 1- کفي بازار 2- بازار پاييني2- راسته شياطين 3-راسته چموش دوزان4-راسته چافوسازان5- راسته آهنگران 7 -راسته زغال فروشان. در حال حاضر تعداد دکانها در اين بازار به 150عدد مي رسد. بازار به عنوان مهمترين فضاي شهري با کمک مسيرهاي که به آن منتهي مي شوند دسترسي وارتباط رابين محله هاي مختلف شهر فراهم مي کند.

     

تصاوير13-14-بازار بعنوان فضاي شهري مهم در

ماسوله داراي بافت مطبق در چهار طبقه سازگار با

شيب طبيعي زمين

 

3-3-8- تاسيسات شهري -منابع طبيعي:

تاسيسات شهري در ماسوله همانند معماري داراي تفکر وشناخت مي باشد.هفده چشمه در محل ودر نقاط مختلف وجود دارد که آب مصرفي ساکنين اين شهر را تامين مي نمايد. 

به توجه به بستر سنگي شهر و عدم امکان شکستن اين بستر سنگي به دليل وجود رگهاي آب در داخل آن - براي دفع فاضلاب شهري ازکانالهاي فرعي جهت انتقال فاضلابها به کانال هاي اصلي دفع فاضلاب استفاده شده است. اين کانال اصلي که همان شيارهاي طبيعي کف دره است که در چند قسمت از شهر وجود دارد و فاضلاب شهري از طريق ان به خارج شهر منتقل مي شود وگاهي نيز به عنوان کود طبيعي در مزارع استفاده مي شود يا به عبارت ديگر بازيافت مي شود.

نتيجه گيري:

آنچه که مي توان از اين مقاله با توجه به تعاريف واصول معماري و شهرسازي پايدار نتيجه گرفت اين است که ماسوله به دلايل زير داراي طراحي معماري وبافت شهري اکولوژيک وزيست محيطي است:

1- استقرار بافت شهري در قسمت مياني کوهپايه متناسب با شرايط اقليمي منطقه  

2- جهت گيري شهر به سمت جنوب وجنوب شرقي متناسب يا شيب طبيعي زمين بدليل استفاده هر چه بيشتر از گرماي خورشيد در زمستانهاي سرد وبرفي ماسوله

3- بافت شهري مطبق (پله کاني).تراکم زياد وگسترش خانه ها در ارتفاع با حداقل مساحت هماهنگ با شيب طبيعي زمين

4- شکل گيري مسيرهاي ارتباطي شمالي-جنوبي بين فضاهاي شهري متناسب با توپوگرافي طبيعي زمين

استفاده از مصالح بومي مانند چوب-خشت-سنگ هاي طبيعي و... در معماري وسازه

5- طراحي فضاهاي زيستي تابستاني(تالار)وفضاي زيستي زمستاني(سومه) جهت استفاده در فصول مختلف

6- عدم وجود الودگيهاي هوا0الودگيهاي صوتي وساير الودگيهاي زيست محيطي

7- استفاده از منابع طبيعي مانند چشمه هاي طبيعي اب جهت تامين اب مصرفي شهروندان

8- طراحي سقف شيبدار با شيب ملايم جهت دفع اب باران ورطوبت ناشي از ان

9- وجودعايقهاي حرارتي براي مقابله باسرمادرفصول سردوعايق رطوبتي براي جلوگيري ازنفوذباران

10- استفاده از شيارهاي طبيعي کوه به عنوان کانالهاي دفع فاضلاب شهري

 

نتيجه نهايي اينکه معماري وشهرسازي ماسوله داراي طراحي وزيست محيطي است وامروز مي تواند به عنوان الگوي مناسبي جهت طراحي پايدار واکولوژيک در طراحي شهرهايمدرن مطرح شود.

 

 

منابع:

- غلامحسين معماريان -معماري مسکوني-گونه برونگرا- -انتشارات علم وصنت

-فرزانه سفلايي -کنکاشي پيرامون  مفاهيم وتجارب معماري پايدار-مجله آبادي-شماره42

 [1] Bonine , M.E, Aridity and structure , Desert Housing , ( ed: Golany , G ) , 1980 , New York

[2] Edwards , B& Plessis , Ch, Architecture Today : Green Architecture, ² Snakes in Utopia : A Brief History of Sustainability ² London .

[3] Fathy , H , Natural Energy and Vernacular Architecture , 1986 , The university of Chicago Press , Chicago .

[4] Givoni, B , Man , Climate amd Atchitecture , Applied Science Publisher Ltd , Second Edition , 1976 , Amsterdam .

 [9] Soflaee , F , ² Sustainability of Climatic 0 Sensitive Elements in the Iranian Traditional Architecture of Hot – Arid Regions ² , International Conference Human Habitat 2004

 

[10] Tavassoli , M , Architecture in the Hot Arid zones , 1974 , The University of Tehran , Tehran .

 [11] Memarian, Gh, Iranian Residential Architecture, 1371, The University of Tehran, Tehran .

 [12]http://www.globallearningnj.org/global_ata/ sustainable_city_principles.ht

[13] http://www.sustainable.dog.gov/ overview/definitions. shtml

[14] http://www.landscapeplanning.gre.ac.uk/ sustainability.htm