معماري پيش ازتاريخ

پيدايش ابتدايي ترين نياکان مابرروي کره زمين رادرحدوديک ميليون سال پيش مي دانندو باستانشناسان طهور انسان را برروي کره زمين ازروي ابزاري که مي ساخته است تعيين مي کنند, انسان براي جبران نقايص دستگاههاي فيزيولوژيکي خود درفراهم اوردن خوراک وجان پناه به وسايلي نياز داردوبه کمک همبستگي ظريف ودقيقي که دست وچشم ازراه مغز ودستگاه عصبي وجوددارد, قادر است اين وسايل رابسازد نخستين آثاري که ازانسان ابزار ساز بدست آمده متعلق به حدود000/40 سال قبل است. البته انسان ابتدايي همه وقت مي توانسته است ابزارهايي رابکار برد, اما ساختن ابزار, کاري پيچيده تر است.

درطول آخرين دوره پارينه سنگي يعني حدود 000/20 سال پيش است که با نخستين آثار هنري انسان ابتدائي روبرو مي شويم وشگفت اينجاست, که آثارفوق درهمان حالتي که هستند ظرافت واستحکامي دارندکه ازتازه کاري ناشيانه به دوراست. انسانهاي ادوارکهن پيش ازرسيدن به مراحل تکوين فرهنگي وزندگي يک جانشيني ازطريق شکار حيوانات ارتزاق مي نمودند وباشروع فصل سرمابه درون غارهاپناه مي بردنديافته هاي درون غارها, وضعيت اين دوره اززندگي آنها رامشخص مي کند.

براي آشنايي بيشتربااين گونه آثار هنري به بررسي وچگونگي نقاشيهاي غارهاي آلتاميرا دراسپانياو لاسکوا درفرانسه مي پردازيم :

آلتاميرا : درسال 1879 ميلادي فردي اسپانيايي وعلاقمند به آثار عتيقه,به هنگام جستجو درغارهاي ««آلتاميرا»» مقداري استخوانهاي تراشيده وسنگهاي چخماخ وآثار ابتدايي کشف کرد.پس ازورود به غاربرروي ديوارهاي داخل «« غارآلتاميرا»» نقوشي راکه چشم هيچ انسان متمدن تاآن زمان باآن آشنا نشده بود مشاهده کرد. به اين ترتيب اولين انسان متمدن, قديمي ترين آثار نقاشي مربوط به ده تاپانزده هزارسال قبل ازميلادراکشف کرد.

لاسکوا : درسال 1941 ميلادي درغارهاي ««لاسکوا»» فرانسه, بطور اتفاقي آثاري پيداشد, که بعد ها يکي از باارزش ترين آثارهنري پيش ازتاريخ لقب گرفت. دراعماق اين غار, بطورتقريبي000/40 پاکه مجراي عبورآب زيرزميني ومحل سکونت مردم غارنشين بود, شکارچيان نقاش آن زمان, برروي ديوار, تصاويرحيواناتي چون ماموت, گاووحشي, آهو, اسب وگرگ نقاشي کرده بودند. به نظرمي رسد , دراعماق تاريک اين غار, انسان پيش ازتاريخ براي روشنايي ازچراغ سنگي که سوخت آن چربي بود, استفاده کرده باشد. درهرصورت نقاش غار تکه هاي گل اخراي قرمز يازرد رابه ديواره ها پاشيده وياآنهارا باچربي مخلوط کرده وبکارمي برده است, وازتکه استخواني ممکن است بجاي قلم مو ويااز چوب بلندتري, براي نقاشي سطوح بالاتر استفاده کرده باشد. آن آثار هنري شگفت انگيز ممکن است, باوسايلي اين چنين ابتدايي خلق شده باشند.

سبکي که نقاش پيش ازتاريخ براي نشان دادن حيوانات بکاربرده, بسيارطبيعي است, زيراحيوان رابا شکل وحرکتي نشان داده که طبعاً آن چنان بوده است. اين مسئله نشانگراين واقعيت است, که انسان غارنشين داراي حافظه خارق العاده بوده وحيوانات رابطور بسيار دقيقي مورد مطالعه قرارداده است. تاآنجاکه توانسته تصاوير حيوانات رابراساس مشاهدات قبلي خود درداخل غارباچنان دقت برديواررسم نمايد.که بادوربين هاي عکاسي امروزي قابل رقابت است. هنرمند پيش ازتاريخ درانتخاب موضوع و سوژه نقاشي, دقت وسليقه مخصوص به خودداشته است. اوآنچه راکه مشاهده کرده, برروي ديوار ترسيم نموده است. شکارچي هنرمند ازوضع طبيعي ديوارها استفاده هاي شاياني کرده, وموضوعات نقاشي خودرامنطبق باپستي وبلندي روي ديوارها بوجود آورده است, بطوريکه اشکال خلق شده اکثراً بابرجستگيهاي ديوار انطباق کامل دارد.

بسياري ازاين نقاشي ها درمدخل غار که روشنايي درآن موجود بوده کشيده نشده اند, بلکه درقسمتهاي عقبي غار ترسيم شده اند, واين عمل حکايت ازآن داردکه نقاشي ها جنبه تزئيني نداشته اند. به نظرمي رسدعلت ترسيم اين تصاويراين بوده است که نخست بتوانند حيوان رابراي هميشه دراختيارخود(انسان) داشته باشد. براي نمونه دربدن برخي ازحيوانات نيزه وياتير هم ترسيم شده وياحتي ممکن است, بعداز کشيدن تصوير به طرف آن, نيزه وتيرهم پرتاب نموده باشند. دوم افراد همزيست درشکاردسته جمعي برجانوراني که غذاي اصليشان راتامين مي کرد چيره شوند, وسوم اينکه, مي خواسته اند بامکررساختن تصاويرجانوران برصخره ها تعدادآنهارابيشترونسلشان رابارورترکنند. درهرصورت پس ازفراغت از نقاشي, به دنبال شکار حيوان واقعي مي رفته اند واين خود مي رساند که عمل کشيدن نقاشي وبالاتر ازآن خود نقاشي تاچه اندازه مورد نياز واحتياج مردم غارنشين بوده وحتي شايد اوراشخص منحصر به فرد دانسته ومطالب مهم حياتي چون شکاررا, مربوط به او ودرگرو آثارش مي دانسته اند.

هرجند زيباترين آثار انسان غارنشين, نقاشي ها وتصاوير روي ديوار غارهاست, اماآثار ديگري چون نقش برجسته ومجسمه کشف شده که ازسنگ واستخوان بوده وتصاوير حيوانات رابرروي آن کنده وياازآنها مجسمه انسان راساخته اند. آنچه که انسان اين دوره درغارها ازخود به جاي گذاشته مربوط به دوره ديرينه سنگي است.

تقسيم قراردادي زمان پيش ازتمدن بشر, تحت عنوان, ديرينه سنگي, ميان سنگي ونوع سنگي براساس تکامل ابزارهاي سنگي ونحوه استفاده ازآنها است که زمان وطول مدت اين دوره هادربين مناطق مختلف متفاوت است, ولي آنچه مسلم است, دوره ديرينه سنگي دربين النهرين ازقدمت بيشتري برخورداراست وطبيعتاً شروع دوره هاي ديگرنيزدراين منطقه (بين النهرين), زودترازسايرنقاطي است, که فرهنگهاي اوليه رادرخودپذيرا باشد.

قدرمسلم اين است که دوره ميان سنگي دراروپا, همزمان باعقب نشيني يخچالها ونابودي ماموت ها بوده است. دراين دوره, انسان موفق به اهلي کردن سگ شد.

دردوره ميان سنگي که برخي ازدانشمندان آنرا, مرحله گذر ازدوره پارينه سنگي به نوسنگي دانسته اند, ابزارهاي سنگي ونحوه زندگي انسان نخستين, قدري پيشزفت داشته است, به اين دليل, دوره ميان سنگي رامقدمه اي بردوره نوسنگي مي دانند.